بی کسی ها(داستان)
درباره وبلاگ

سلام به خونه ی من خوش اومدی@ @@@@@@@@@@@@@@@@ آفرین باد بر مرگ آفرین باد بر مرگ که با دست های سیاهش تو را خواهد کشت @@تنهایی@@
آخرین مطالب
نويسندگان
دروغ دوست داشتنی
عشق،نفرت،حسرت
جمعهبرچسب:, :: 6:35 بعد از ظهر ::  نويسنده : فاطی       

 

 می دونی؟

یه اتاق باشه گرمه گرم....روشن روشن.....تو باشی من باشم

کف اتاق سنگ باشه سنگ سفید .....من تو رو بغل کنم تو نترسی....


که سردت نشه .....که نلرزی...

اینجوری که تو تکیه دادی به دیوار..پاهاتو دراز کردی...


منم امدم نشستم جلوتو بهت تکیه کردم...


با پاهات محکم منو گرفتی...دوتا دستاتم دورم حلقه کردی...

بهت میگم چشماتو می بندی؟ میگی اره...


بعد چشماتو میبندی... بهت میگم برام قصه میگی؟؟

تو گوشم؟

میگی اره ..بعد شروع می کنی اروم اروم تو گوشم قصه گفتن...

یه عالمه قصه طولانی  بلند که هیچ وقت تموم نمیشن


می دونی؟؟


می دونی میخوام 
رگ بزنم...


رگ خودمو...


 مچه دست چپمو...

 

یه حرکت سریع

 

یه ضربه ی عمیق


بلدی که؟

ولی تو که نمی دونی می خوام  رگمو بزنم..

 

تو چشماتو بستی

نمیدونی من تیغ رو از جیبم در میارم!


 نمیبینی که سریع می برم


 نمیبینی  
خون فواره میزنه....

رو سنگایه سفید...

نمی بینی که دستم می سوزه...

تو داری قصه میگی دستامو میزارم رو زانوم

 خون میاد از دستم..

میریزه رو زانومو از رو زانوم میریزه رو سنگا


با سر انگشتم روی سنگ ها می نویسم

دوستت دارم تا آخرین نفس

ولی چاره ای جز این نداشتم

حیف که چشمات بستست و نمی تونی ببینی...

تو بغلم کردی..

میبینی که سرد شدم..


محکم تر بغلم  میکنی که گرم بشم


 میبینی نا منظم نفس می کشم

 

تو دلت میگی اخی دوباره نفسش گرفته


میبینی هرچی محکم تر بغلم میکنی سرد تر میشم


 میبینی دیگه نفس نمکشم


چشماتو باز میکنی میبینی من مردم

می دونی؟؟

من میترسیدم خودمو بکشم


از سرد شدن..


از تنها مردن..


از 
خون  دیدن..

وقتی بغلم کردی دیگه نترسیدم..

مردن خوب بود اروم اروم

گریه نکن دیگه..

من که دیگه نیستم چشماتو بوس کنم... بگم خوشگل شدیا...

بعدش تو همون جوری وسط گریه هات بخندی

گریه نکن دیگه خب ما که هیچ وقت به هم نمی رسیدم

 پس این عشق بازی مون رو با گریه تموم نکن

دل نازکم... نشکونش ....خب!

من برای اولین و آخرین بار

توی آغوش تو جون دادم

من به آروزم رسیدم، اما تو حلالم کن


نظرات شما عزیزان:

Bahareh
ساعت21:02---1 تير 1391
:'(


mahsa
ساعت15:38---15 فروردين 1391
سلام...خیلی قشنگ بود...
بترکی بابا این چه پستی بود...بس که گریه کردم اب بدنم خشکید
به منم سر بزن...بابای


گل پسر
ساعت16:10---14 فروردين 1391
سلام خدا قوت جالب بود ابجی

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: